دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد وتصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
دختر گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندیو نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم که شاهزاده هرگز مرا انتخاب نمی کند،
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : ازدواج , پادشاه , دختر , دختران , عاشق , غمگين , همسر , مادر , شانس ,
دانلود / توضیحات بیشتر
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است…
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : همسر , سمعك , گوش , سنگين ,
دانلود / توضیحات بیشتر
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد وتصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
دختر گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندیو نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم که شاهزاده هرگز مرا انتخاب نمی کند،
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : ازدواج , پادشاه , دختر , دختران , عاشق , غمگين , همسر , مادر , شانس ,
دانلود / توضیحات بیشتر
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است…
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : همسر , سمعك , گوش , سنگين ,
دانلود / توضیحات بیشتر